ابن ابی شیبه
اِبْنِ اَبی شَیبه، ابوبكر عبدالله بن محمد بن ابراهیم (ابوشیبه) بن عثمان عیسی كوفی (159-235ق / 776-850م)، محدّث، حافظ، فقیه، مفسّر و موّرخ.
اصلِ ابن ابی شیبه از واسط، و نیایش ابوشیبه ابراهیم، قاضی آن شهر بود (ابن حجر، تقریب، 1 / 445؛ همو، لسان، 7 / 468). برادرش عثمان بن ابی شیبه از محدّثان صاحب تصنیف بوده (ابنندیم، 320) و خاندانش نیز اهل علم بودهاند (ذهبی، سیر، 11 / 122). عبدالله احتمالاً در كوفه زاده شد. در همان شهر مقدمات را فراگرفت. سپس به بصره سفر كرد و از مشایخ آن شهر استفاده برد (ابن سعد،6 / 413). پس از آن به بغداد رفت و در آنجا حدیث و فقه را در سطح عالی آموخت و حدیث گفت و حدود 40 سال در آن شهر زیست (خطیب بغدادی، 10 / 66، 67). گفته شده كه وی در حجاز نیز حدیث آموخته است (ذهبی، همانجا).
استادان ابن ابی شیبه در حدیث عبارتند از قاضی شریك بن عبدالله، علی بن مسهر (ابنسعد، همانجا)، ابواسامه، سفیان عیینه، جعفربن عون (ابن قیسرانی، 1 / 259)، ابوالاحوص سلام بن سلیم، عمروبن عبید، عبدالله بن مبارك، حفص بن غیاث، عبادبن عوام، عبدالله بن ادریس، عبدالله بن نمیر، ابوخالد احمر، حسین بن علی جعفی، محمد بن بشر عبدی، عبدالرّحمن محاربی، محمد بن فضیل، ابونعیم، یحیی بن سعید قطان، عبدالرحمن بن مهدی (خطیب بغدادی، 10 / 66)، جریربن عبدالحمید (ذهبی، تذكرة، 2 / 432)، ابوبكر بن عیاش، اسماعیل بن عیاش، ابومعاویه، خلف بن خلیفه، ابن ابی زائده، عبدالاعلی بن عبدالاعلی، مروان بن معاویه، معتمر ابن سلیمان، یزید بن مقدام بن شریح، یزید بن هارون (ابن حجر، تهذیب التهذیب، 6 / 2)، عبدالسلام بن حرب، عبدالعزیز بن عبدالصمد عمی، علی بن هاشم برید، عمر بن عبید طنافسی، هشیم بن بشیر، وكیع بن جراح، عبدالرّحیم بن سلیمان و اسماعیل بن علیه (ذهبی، سیر، همانجا).
ابنابی شیبه از فقیهان و محدّثان بنامی است كه رجالشناسان برای او در دانش حدیث و پرورش محدّثان نقش عمدهای قائلند، خطیب بغدادی (463ق / 1070م) كه به روزگار او نزدیك است، آورده است كه حدیث به 4 تن پایان یافته است: احمد بن حنبل (241ق / 855م)، یحیی بن معین، علی مدینی و ابوبكر ابی شیبه (10 / 69). ابوزرعه شاگرد او، ادعا كرده است كه در حفظ حدیث از ابن ابی شیبه فرادستتر ندیده است (همانجا). آوردهاند كه وی در مسجد «رصافه» مینشست و حدیث میگفت و 000‘30 كس به سخن او گوش میدادند (همو، 67). ذهبی (د 745ق / 1344م) او را دانشمندی بینظیر و ثقه و نحریر دانسته است (تذكرة، 2 / 432).
بسیاری از محدّثان و فقیهان بنام سدۀ 3ق / 9م از ابنابیشیبه حدیث نقل كردهاند. از آن جمله محمد بن اسماعیل بخاری، مسلم ابن حجاج نیشابوری (ابن قیسرانی، 1 / 259)، احمد بن حنبل و فرزند او عبدالله، عباس بن محمد دوری، یعقوب بن شیبه، محمد ابن عبدالله منادی، محمد ابن ابراهیم مربّع، ابراهیم حربی، محمد ابن اسحاق صاغاتی، حسن بن علی معمری، محمد بن كامل، موسی بن اسحاق انصاری، محمدبن محمد باغندی (خطیب بغدادی، 10 / 66)، ابوزرعه، ابوداوود، ابنماجه، ابوبكر بن ابیعاصم، بقی ابن مخلد، جعفر فریابی (ذهبی، همانجا)، زكریا ساجی، عثمان بن فرزاد، ابوحاتم محمد بن عثمان بن ابی شیبه، هیثم بن خلف دوری، عبدان اهوازی، ابوالقاسم عبدالله محمد بغوی، ابوعمر، یوسف بن یعقوب نیشابوری (ابن حجر، تهذیب التهذیب، 6 / 2-3)، محمد بن سعد كاتب، محمد بن یحیی، محمد بن وضاح، حسن بن سفیان، ابویعلی موصلی، احمد بن حسن صوفی، حامد بن شعیب، صالح بن محمد جزره و عبید بن غنام (ذهبی، سیر، 11 / 123). ابنابی شیبه در كلام نیز دستی داشت و به دستور متوكل با بینش اهل حدیث با نحله های فكری دیگر مانند معتزلیان و جهمیان ستیزه میكرد (خطیب بغدادی، 10 / 67). تقریباً تمام رجالشناسان اهل سنّت ابن ابی شیبه را «موثق» دانستهاند. ذهبی، افزون بر توثیق او، وی را راست گفتار نیز دانسته (تذكرة، 2 / 433)، و شاگردش ابن حنبل او را «كثیر الخطا» خوانده است (خطیب بغدادی، 10 / 68). ابن ابی شیبه از پژوهندگان و نویسندگان بنام روزگار خود نیز هست. آثار متعدّدی در حدیث، فقه، كلام، تاریخ و تفسیر به ابن شیبه نسبت داده شده است. بعضی از این آثار در دست است. كتاب المصّنف از آثار مشهور اوست. در این كتاب برخی از احادیث نبوی و نیز فتاوای تابعان به ترتیب ابواب فقهی گرد آمده (حاجی خلیفه، 2 / 1712) و برخی از اجزاء آن در مدینه، پاریس، عثمانی، فاس، قاهره، دمشق و هند، چاپ شده است (GAZ, I / 108-109) و نسخههای خطی آن نیز در كتابخانۀ ظاهریه دمشق موجودند (سید، 1 / 103-105) و به گفتۀ بروكلمان این كتاب با عنوان مسند نیز چاپ شده است (GAL ,S, I / 215). در گذشته نیز برخی احتمال دادهاند كه این كتاب همان است كه به «المسند» نیز معروف شده است (حاجی خلیفه، 2 / 1711). كتاب دیگر او الایمان است كه در 1385ق / 1965م در دمشق چاپ شده است. آثار دیگر او عبارتند از السنن در فقه؛ التفسیر (ابن ندیم 321)؛ التاریخ كه به گفتۀ سزگین نسخۀ خطی آن در كتابخانۀ برلین موجود است (I / 109)؛ الفتن؛ الصفین؛ الجمل؛ الفتوح (ابنندیم، همانجا)؛ المسند در حدیث كه جزء دوم آن در كتابخانۀ عمومی رباط موجود است (جامعه، 5(1) / 171)؛ الاحكام (ذهبی، تذكرة، 2 / 433)؛ ثواب القران؛ الرد علی من رد علی ابی حنیفه (بغدادی، 1 / 440).
مآخذ
ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، تقریب التهذیب، بیروت، 1975م؛ همو، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دكن، 1326ق؛ همو، لسان المیزان، حیدرآباد دكن 1329ق؛ ابن سعد، محمد، طبقات الكبری، بیروت، دارصادر؛ ابن قیسرانی، محمدبن طاهر، الجمع بین كتابی ابی نصر الكلاباذی و ابی بكر الاصبهانی، حیدرآباد دكن، 1323ق؛ ابن ندیم، الفهرست؛ بغدادی، اسماعیل پاشا، هدیة العارفین، استانبول، 1951م؛ جامعه، خطی؛ حاجی خلیفه، كشف الظنون، استانبول، 1941م؛ خطیب بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالكتب العربی؛ ذهبی، محمدبن احمد، تذكرة الحفاظ، بیروت، 1374ق؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب احمد الارنؤوط، بیروت، 1986م؛ همو، میزان الاعتدال، به كوشش علی محمد بجاوی، بیروت، دارالمعرفه، 1963م؛ سید، فؤاد، فهرس المخطوطات المصوّرة، قاهره، 1954م؛ نیز:
GAL, S; GAZ.
حسن یوسفی اشکوری